گلدونهـ

مینویسم تا اتفاق بیافتد

خفگی

یارحمان 

 

«‌‏سلام على کلمات بَقیَت فی القلب.. وربّما ستبقى..!»

سلام بر حرفهایی که در قلب ماند و خواهد ماند ... 

 

 

۲ نظر

بی تو خشکم خاکم خرابم

یارحمان 

و همین لحظه که روی تخت نشستم و به دیوار تکیه دادم 

مداحی حاج محمود کریمی (بی تو خشکم خاکم خرابم)  پلی کردم و می نویسم 

اشک هایی که ذره ذره از چشم هام میاد و بغضی که خورده میشه 

و مکالمات قبلش با خدا که گفتم من که همیشه با خودت دردودل کردم 

همیشه راز دلم رو به خودت گفتم و کمک از خودت خواستم 

هنوزم منتظر می مونم تا ببینم این دنیا کی میخواد اینجوری بگرده و من اینجور یه غصه 

رو تو دلم نگهدارم ! 

میدونم می بینی و قطعا همراهیم می کنی ... 

یادمه یه جا خوندم گریه می کنید ، این گریه رو سوق بدید به سمت سیدالشهدا علیه السلام 

حالا منم تموم گریه هام رو سوق دادم به سمتت آقا 

هنوز دلهره دارم ، خودت میدونی چی رو میگم ارباب 

بشه میدونی چرا ؟ خسته م میخوام بیام آواره بشم 

غمم از پارسال همونه تازه بیشترم شده اما من هنوز قوی م 

 

 

+انی احب الحسین علیه السلام 

+یادم دادی بر غم هایم شاکر باشم تا صابر 

+میدونم میشنوی 

+یاعلی مدد 

۰ نظر

یادمون باشهـ

یارحمان 

اگه هیئت میریم و سخنرانی و روضه گوش میدیم و با مداحی سینه میزنیم 

یادمون باشه اخلاقِ مون هم امام حسینی علیه السلام باشه 

یادمون باشه امام حسین علیه السلام فقط برای من تنها نیست 

یادمون باشه هیئت دانشگاه اخلاقه و ما هم دانشجوهای مکتب اهل بیت ع 

و... 

چهار تا بچه غیرهیئتی نگاه می کنن میگن اینم از هیئتی ها 

همسرت میگه هیئتی که بهترت نکنه رو نرو 

مادرت میگه ازت راضی نیستم 

پدرت میگه همون بهتر هیئت نری 

و حرفای این مدلی که ممکنه بهت زده بشه ! 

درسته که همین هیئت اومدن ها درستمون میکنه و بزرگمون میکنه 

اما قبلش رضایت و خیرمون به بقیه برسه 

قبلش با کینه و غضب و ... نیای تو هیئت و بعدش هم همون باشی که رفتی 

استاد یه فرمول بهت یاد میده برای بدست آوردن بهتر سوال و حل کردن درستش 

ازش استفاده می کنی تا راحت تر بهتر سریع تر و موفق تر باشی 

دستگاه امام حسین علیه السلام فرقی نداره کی باشی 

پیر یا جوون ، باحجاب یا بد حجاب ، بااخلاق یا بی اخلاق و... 

همه رو دعوت میکنه و همه نوع آدم تو این دستگاه هست 

اما وقتی قبلش وارد میشیم اگه بدیم و بدی هایی داریم 

بعد از یه مدت تلاش کنیم برای بهتر شدنمون 

فرمولش امام حسین علیه السلام بهمون داده پس ازش استفاده کنیم 

 

 

تموم این حرفا اول باخودم بودم 

و امیدوارم از عمل کنندگان باشیم 

#و قسم به نامت که خودت میدونی و همین بس 

#یاعلی 

۰ نظر

از راه رسید

یارحمان 

همین الآن که پنجره بازه و صدای بوق ماشین ، صدای آدم ها و ... میاد و صداهایی که 

کم کم ، کم میشه با سکوت شب ... 

صدای مداحی هایی که به گوش میرسه و این یعنی محرم از راه میرسه 

نمیدونم لایقِ این ایام هستم یا نه و لیاقت حضور تو مراسم های ارباب دارم یا نه ؟ 

اما مثلِ همیشه منتظر و مضطر این ایام بودم ، ایام غم بزرگ اهل بیت ع 

ایام غم کسانی که دوست شون دارم و ازتموم وجود اشک میریزم به پای غمش ... 

این محبت دلیه از درونه انگار با من بزرگ شده و حالا میفهممش 

من این محبت رو از قبلا داشتم از همون موقعه که مامان فهمید یه موجود تو شکمشه 

از همون موقعه که هرروز سوره انعام میخوند 

از همون موقعه که هرروز باوضو بود 

ازهمون موقعه که نماز حضرت عباس ع و حضرت زینب س میخوند 

از همون موقعه که صلوات میفرستاد و قرآن گوش میداد و هیئت میرفت 

از همون موقعه که دیگه فهمید یه موجود تو شکم هست و آهنگ گوش نداد 

و ... 

من ۹ماه با ذکر و عشق به حسین ع و اهل بیت ع و ... بودم 

و بعدش هم فراوان حواسش به همه چی بود تا درست تربیت بشم 

اما من یه وقتایی کج رفتم و گوش به حرفاش ندادم 

بالاخره سن بلوغ بود و دغدغه های اون موقعه ی خودش ! 

من و تموم ما باید از مادرامون تشکر کنیم 

اگر محبت حسین ع و اهل بیت ع تو دل هامونه ، لطف خدا و مادراس 

یه دلهره عجیبی دارم که میدونم علتش چیه اما ازاینکه آخرش نمیدونم مضطرم 

و ... 

امشب عین شیفته و من تنها در خانه و وقتی نیست ، خونه به بدترین جا برای من میشه 

اما چاره ای نیست و باید تحمل کرد فراق یار را ... 

سرم درد میکرد و فشارم پایین بود و دست و پاهام یخ 

الآن تازه گرم شده و بهترم 

به عین گفتم وقتی دارم باهات حرف میزنم انگار یادم میره سردرد دارم و فشارم پایینه 

خندید و گفت واقعا ؟ / میدونه من بهش وابسته ی شدید شدم و ادامه ی حرفاش /

عشقِ من بهش هرروز داره بیشتر از دیروز میشه و این وابستگی همچنان خوب نیست 

خدایا شکرت بابت داده ها و نداده هات 

 

 

#یاعلی 

۰ نظر

قوی باش

یا رحمان 

سرکلاس یهو وقتی مربی گفت اشتباه انجام دادی ، بغض کردم 

بهش گفتم خودتون گفتید درسته ، گفت من گفتم ؟ 

گفت الگو کار رو بیار ، یکی گفت چی شده ؟ مربی گفت اگه میگفت من اشتباه فهمیدم 

براش کارش درست می کردم  اما حالا نه ! 

انگار وجودم یهو پوکید ! حس کردم فضای کلاس چقدر یهو برام سنگین شد 

بغضم ترکید و چشم هام خیس شد دخترش گفت اِاِاِاِ گریه نکن ، درست میشه 

مربی گفت عه چرا گریه می کنی ؟ تو خانومِ یه آتش نشانی از همه ما قوی تری و 

وقتی همسرت رو بدرقه می کنی تا بره و معلوم نیست چه اتفاقی می افته ! 

انتظارشو نداشتن و حتی خودم انتظارش نداشتم ! 

با هرکلمه حرف انگار هی بیشتر میخواستم اشک بریزم 

وسایل جمع کردم و دخترش ف و یکی از بچه ر باهم رفتیم تو دفتر و ادامه کار ... 

ر گفت چی شده مگه ؟ خانم ک چی گفت ؟ 

انگار گلوم بسته بود و حرف میزدن یهو اشک یا حرف میزدم یهو اشک 

عجیب بود این همه بغض و بعید بود این رفتارم و خیلی دوست داشتم اون محیط ترک کنم 

دخترش ف گفت ببین ! بمون کارت تموم کن ، مسلط باش روی خودت و مبارزه کن با این حس بدت 

الآن اگه بری این کارت نصفه می مونه و ممکنه چون الآن نسبت بهش فکر خوبی نداری 

کلا سراغش نری و نصفه کاره بمونه 

«ر» یه لیوان آب آورد و یکم انگار بغض هام خوابید 

اما همچنان با فکر ممکن بود دوباره اشک بیاد و خب هم می اومدن هم  نه 

کارا تموم شد تا به خانوم ک نشون دادم یکم باز درست تر کرد و بعد گفت 

من فکر نمی کردم گریه کنی ، یه خانوم آتش نشان اینقدر دل نازک ؟ 

نکنه همسرت هرموقعه میره ، گریه می کنی ؟ 

[ فکرکنم این کار و گریه همیشه یادم می مونه و مصمم تر کرد تا بهتر بشم ] 

که یادم بمونه برای بهتربودن باید دقت زحمت سختی کشید 

حرف از عین شد ، به راستی که هرموقعه میره دلم باهاش میره 

تحمل دوریش ندارم و این وابستگی خوب نیست 

نببینمش انگار میمیرم انگار سختِ نفس کشیدن انگار یه چیزی کمه ... 

انگار نفس نفس زدن میشه حالم و قلبم یه جوری میزنه 

تجربه ش زیاد داشتم تا ثابت کنم بهش بدون عین سخت میشه دنیای من 

به همین لحظه قسم که شیفته و دلم براش تنگ شده بسیار بسیار بسیار ... 

وقتی خانوم ک گفت تو خانوم آتش نشانی اینجور و اونجور دلم پرواز کرد یهو تا ... 

درسته یه وقتایی از دستش ناراحت میشم اما خب طبیعیه 

عین خداروشکر که دارمت 

همین ! 

 

 

 

 

+آتش نشانِ من ، مرد خطر تویی ، چون تو قوی هستی  ما رو هم به قوی بودن میشناسن ! 

و جمله معروف آتش نشان ها «من یه آتش نشانم ، تورا نمی شناسم اما جانم را فدایت می کنم»

+خداحفظت کنه برای من و برای مردم سرزمینم تا خدمت کنی بهشون 

+هرشب قبل خواب حافظ می خونیم و حسِ خوبیه ، پیشنهاد می کنم 

+یک روز عجیب و دور از انتظار 

+یاعلی 

 

۲ نظر
About me
یارحمان

من اینجا کاملاً خودمم :)

برایم دعا کن
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان