گلدونهـ

مینویسم تا اتفاق بیافتد

تنهایی گاهی وقتا لازمه نه ؟

یارحمان

تنها در خانه منم من وقتی هم اکنون |عین| اینجا نیست و ایستگاهه

البته همه ی شیفت ها تنها نیستم اما شیفت هایی کمی پیش میاد تنها باشم و میدونی این تنهایی 24ساعت رو خیلی دوست دارم

چرا ؟ چون برای 24 ساعت فقط برای خودمم و این حس رو دوست دارم نه  افسرده نیستم

اما همه ی ما برای زمانی 24ساعت تنها بودن رو دوست داریم

اما اگه  این تنهایی ممتد بشه یعنی اون آدم یه چیزیش هست و گاهی پیش میاد نیاز به 24ساعت های زیادی داریم !

خلاصه اینکه برای خودم لاک زدم و تمرین تایپ ده انگشتی کردم و تی وی دیدم البته باوجود اینکه حالم از نظر جسمی خوب نبود

روزانه خیلی کارای کمی انجم میدم و حس می کنم خودمو از درون رها کردم ، اصلا  انگار یکی دیگه شدم یکی از کپی فاطمه

و این فاطمه ی کپی شده رو دوست ندارم ، البته این فاطمه ی کپی شده رو هیچ کسی ازش خبری نداره وفقط خودم میدونم !

|عین| خیلی خوبه حتی بهتر از من حتی بهتر از خودم که فکرمی کردم نمی تونم کسی غیرخودمو دوست داشته باشم

|عین| حواسش خیلی به منه خیلی هااا ، من از اخلاقش نمی تونم هیچ ایرادی بگیرم باورت میشه ؟

چرا یکم بعضی وقتا سربه سرم میذاره اما اگه اونو فاکتور بگیرم

خیلی تلاش می کنه واسه زندگی من آدم این شکلی ندیدم تو زندگیم یعنی دیدم یکی بابام یکی خانواده م

اما |عین| در جایگاه خودش متفاوته و اونقدرمهربونه نسبت به همه ، به همه یعنی حتی کسی که باهاش نسبتی نداره

دیدش نسبت به زندگی اونقدر متفاوت نسبت به آدم های دیگه که خودش معتقده هرچی میگذره آدم تجربه بدست میاره !

الآن که خونه  نیست واقعا یه چیزی کمه اما انگار هرصبح که میره تا صبح فردا برگرده ساعت ها انتظار بهم یاد میده باز باز باز

منو عین برای رسیدن بهم داستان های عجیبی رو پشت سر گذاشتیم که هرکسی بشنوه تعجب میکنه 

نمیدونم شاید یه روزی تو وبلاگ بنویسم اما شایدم هیچ وقت ننویسم و این محفوظ بمونه :)

من 19 سالمه و نه ماه و 6 روز از عمرم داره میگذره و من یکساله با |عین| هستم

من خوشحالم که 19 سالگی ،20 سالگی و... با |عین| میگذرونم

من هرکسی بهم بگه  زود ازدواج کردی نه ؟ بهش میگم نه ! تو هم اگه آدم زندگیت رو پیدا کنی و عاشقش بشی دستشو میگیری !

یه مادر جوون بودن خیلی جذابه وقتی میتونی با همسرت و بچه ت خوش بگذرونی و... تا اینکه یه رابطه ی ناسالم داشته باشی

و من این حس رو تحسین می کنم چون خانوم خونه خودت بودن خیلی هنره ! 

و هرکسی اختیار زندگیه خودشو داره پس اینکه وااایی تو زود ازدواج نکردی ؟ محکم می ایستم و میگم بنظرم این یه سوال شخصیه !

مگه اونی که 37سالگی ازدواج میکنه من بهش میگم وااایی تو الآن وقت ازدواج ت بود ؟

و برای این موضوع یه بحث کاملا مفصل خواهم داشت !

الآنم این شب رو باید تنهایی به صبح برسونم تا |عین| برسه و...

از نگاه های بعضی آدم ها باید دور شد راحت زندگی کرد

فیلم هندی بعضی وقتا بنظرم دیدنش لازمه

#پناه

#یآعلی

۳ نظر

آمدم نبودید باز آمدم

یارحمان 

نمیدونم چرا دیگه نمی تونم بنویسم ، انگار خودمو بلاک کردم برای نوشتن :( 

یکی میگفت چاره ی اینکه دوباره برگردی دوباره نوشتنه ، مثل دفعه قبل که اومدم و نوشتم اما 

دوباره یادم رفت که باید بنویسم و خودمو بلاک کردم 

الآن اومدم دوباره شروع کنم اما بدون ترس کنار گذاشتنش و مثل قبلا با هر دلیلی یا بی دلیل 

بنویسم تا خالی بشم از این حس لعنتی که بهم چسبیده ! 

تنبل شدم خیلی تو نوشتن تو کتاب غیرمتفرقه خوندن تو ... 

خیلی رفتم تو لاک خودمو اصرار دارم بیرون نیام 

کاش میشد برگردم به همون دوران دبیرستان و دغدغه هایی که کل دنیامو گرفته بود ...

منتظرمن باشید یا نباشید من می نویسم اما شاید بدون مخاطبی که بخونه 

چون وبلاگ خیلی وقته فراموش شده و حالا تا راه اندازی مجددش زمان میبره :( 

امشب لیله الرغائب برای حآجت هاتون دعآ می کنم برای حآجت هام دعآ کنید لطفا 

#قلبم درد میکنه از بعضی حرفا...

میام که بنویسم که راحت بشه ذهنم قلبم ... 

#یاعلی 

۱ نظر
About me
یارحمان

من اینجا کاملاً خودمم :)

برایم دعا کن
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان