یارحمان
نمیدونم چرا دیگه نمی تونم بنویسم ، انگار خودمو بلاک کردم برای نوشتن :(
یکی میگفت چاره ی اینکه دوباره برگردی دوباره نوشتنه ، مثل دفعه قبل که اومدم و نوشتم اما
دوباره یادم رفت که باید بنویسم و خودمو بلاک کردم
الآن اومدم دوباره شروع کنم اما بدون ترس کنار گذاشتنش و مثل قبلا با هر دلیلی یا بی دلیل
بنویسم تا خالی بشم از این حس لعنتی که بهم چسبیده !
تنبل شدم خیلی تو نوشتن تو کتاب غیرمتفرقه خوندن تو ...
خیلی رفتم تو لاک خودمو اصرار دارم بیرون نیام
کاش میشد برگردم به همون دوران دبیرستان و دغدغه هایی که کل دنیامو گرفته بود ...
منتظرمن باشید یا نباشید من می نویسم اما شاید بدون مخاطبی که بخونه
چون وبلاگ خیلی وقته فراموش شده و حالا تا راه اندازی مجددش زمان میبره :(
امشب لیله الرغائب برای حآجت هاتون دعآ می کنم برای حآجت هام دعآ کنید لطفا
#قلبم درد میکنه از بعضی حرفا...
میام که بنویسم که راحت بشه ذهنم قلبم ...
#یاعلی