دلتنگی چـه واژه ی تلخیست برای من برای تو برای او
وقتی وسط کتاب خوندن،اسمت مثلِ نوار ضبط شده تکرااار میشود و من میخندمـ
ولی خنده ای از سر حسرت
حسرت اینکه کنارت بشینم و به چشمانت زل بزنمـ و بگمـ "عآشقتـــمـ "دنیآی مــــنـ
بگمـ تو قطعاً معجزه ای از طرفـ خدا برای مـنـ
بگذار آنهآ بگویند تو اِلی و بِلی و...
مهمـ من و تویم که هرگــز عشقِمآن را کم نمیکنیمـ
بگذار قهرمآنِ زندگیش یک ایده آل پولدار باشد
ولی عشق نداشتهـ باشد چه فآیده؟
بگذار داد بزنمـ نگفتنی هآیم را
بگذار بدانند تو کِی هستی؟تو چیکار کردی،تو...
اصلاً بگذار حرف هآیشآن از دور گوش هآیشآن را کَر کند
من عآشقِ توام_و تو عآشقِ من_هدف برای من الآن رسیدن به توست ای مهرِ من
تو برایم تمآم زندگی هستی
همآن کسی که میخواستم و شکلِ خودم!
تو همآن نیمه ی گمشده ی دوردست من هستی!
وهرکسی مثلِ خودش را دوست دارد
بگذار هرچه میخواند بگویند
مهم اینست من و تو تمآم نگرانی هآیمآن را به خدا سپرده ایم
وتوکل بر خدا
مگرمیشود از حآلِ دلِ من و تو بی خبر بآشد ای مهرِ من؟