یارحمان
گلوم داره ریز ریز درد میگیره ، آبریزش بینی م ، سر نیز نم نم داره درد میگیره
هنوز پاییز یه خودی نشون نداده ما سرما رو خوردیم ، نهـ نهـ سرما منو داره میخوره در واقع !
از صبح تا الآن چیززیادی نخوردم یه چندتا پسته و بادام هندی _ یه بشقاب کوچولو پلو قرمه سبزی _
۲عدد لیوان آبلیمو و عسل _ ۲عدد نارنگی و دیگر هیچ !
میلم به چیزی نمیره :|
چندساعت پیش زنگ زدم به |عین| گفتم چه خبر ؟ چندتازنگ داشتید ؟ و...
که خب از ظهر اینا پیام داد حریق بودیم و تازه اومدیم و... زنگ زدم شرح بده
یه تونل یا نمیدونم یه چیزی شبیه ش تو بزرگراه صیادشیرازی_شمال معتاد اینا جمع میشدن و خلاصه اجاق ایناشون
آتیش اینا گرفته و...همه جا رو با دود یکی کرده بوده ، |عین|میگفت نشسته جلو میرفتیم ازبس دود بود و هیچ چیزی
رو نمیشد تشخیص داد ، بهش هی میخواستم بگم بابا نشسته چرا ؟!
اونجا پر سرنگ و ایناس...که خودش گفت یکی از بچه ها گفت |عین|بلندشو یه چیزی بره تو پات میخوای چیکارکنی ؟!
آخه لباساشونم خیلی ضخیم و ایناس دیگه ، دیدید که ، اما خب کار یه بار میشه !
خلاصه گفتم آره ، منم میخواستم همینو بگم |عین|
تازه اُورش رو داده بود خشکشویی که تمیز بشه ، حریق قبلی لباسش کلی دودی و افتضاح بود !
و خب زیادم نمی تونن لباسشون رو بدن :/
گفتم اربعین چی شد ؟ مرخصی میده فرمانده یا نه ؟
گفت ۲تاازباسابقه ها میخوان برن اربعین ، ۱نفرم میخوادبره مشهد :|
کلا از ۸نفر اگه منم مرخصی برم میشیم ۴نفر ، شیفت خالی میشه :|
من :خب ، یعنی چی ؟
|عین|:یعنی اینکه مرخصی نداد :/
من :هان ؟ شوخی می کنی ؟ از عید همش میگی مرخصی نگیرم که اربعین بریم ، حالا میگی نه ؟!
|عین|:چیکارکنم ، دستِ فرمانده س ، منم نیرو باسابقه ۱۰سال اینا...نیستم ، اولویت بااوناس !
من :دروغ میگی :(
|عین|:دروغ نمیگم ، شوخی نیست ، جدیه
و من :بغض ، آه و...
زودی تلفن قطع کردم
همش دارم میگم
نه ، شوخی می کنی نهههههههههه
به سمت کربلآ نشستم و دارم زیر لب میگم پناه همه بی پناه ها حسین علیه السلام
الآن از بیرون صدای روضه میاد ، هیئت نزدیک خونه مراسم داره
ارباب دعوت نمی کنی امسال ؟
شماکه میدونی
تموم دلخوشی من همین اربعینه همین کربلآ همین اشک ها همین روضه ها [من که غیر تو کسی رو ندارم]
که ده روزبیام و دل بکنم از این شهرپُرگناه ، پُردغدغه ، پُرازدحام و...
بیام وسط سینه زن هات ، بیام وسط گریه کن هات ، بیام وسط خوبی هایی که دعوت کردی تا خوب بشم
بیام هی راه برم بگم ای حسین علیه السلام
من که همونجا که گفتی اومدم ، همونجا که گفتی بیای دست خالی برنمیگرده هیچکسی ، ببین منو ارباب
السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
نمیدونم چی بگم ؟
مگه نگفت امید همه ناامیدها حسین علیه السلام
من منتظرم که منو |عین| دعوت کنی امسال اربعینت
منتظرم
منتظرم
هنوز چشم به راهم
ببین منو
#غم
#کربلآت_اربعینت
#ویزا
#مرخصی|عین|
#یآعلی